ابوثمامه کنانیابوثمامه کنانی، آخرین اعلان کننده نسیء در ماههای حرام بود. ۱ - معرفی اجمالیابوثمامه، جناده [۱]
تاریخ طبری، ج۲، ص۲۸۶.
[۲]
مجمع البیان، طبرسی ،ج۵، ص۴۵.
یا امیةبن عوف، از قبیله بنی کنانه است و نام جد او را امیه ، [۷]
تفسیر مقاتل، ج۱، ص۴۴۸.
[۸]
تاریخ طبری، ج۲، ص۲۸۶.
سلمهو جنادهیاد کردهاند. وی از تیره بنی فقیم است [۱۳]
تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۳۲.
که متصدی « نسیء » بودند. [۱۴]
السیرة النبویه، ج۱، ص۴۴.
[۱۵]
تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۳۲.
نسیء جا به جا کردن ماههای حرام به دست عرب جاهلی بود و متصدیان ویژهای داشت که « قلامسه » خوانده میشدند. [۱۷]
تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۳۲.
بنی فقیم به این جایگاه که از پدر به پسر منتقل میشد، افتخار میکردند. [۱۹]
البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۰۶-۲۰۷.
۱.۱ - آخرین قلمسابوثمامه آخرین «قلمس» یعنی اعلان کننده نسیء [۲۲]
تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۳۲.
و ۴۰ سال عهده دار این کار بود.او تقریبا ۳۱ سال پیش از هجرت پیامبر (صلیاللهعلیهواله) به این جایگاه رسید و تا سال نهم ق. که آخرین سال استفاده از نسیء بود، آن را اعلان کرد. [۲۵]
تاریخ طبری، طبری ،ج۲، ص۲۸۶.
[۲۷]
البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۰۶.
در سال دهم ق. که موسم حح در ذی حجه واقعی قرار گرفت، رسول خدا (صلیاللهعلیهواله) در حجة الوداع نسیء را ممنوع شمرد. پیامبر (صلیاللهعلیهواله) در همین سال آیه مشتمل بر حرمت نسیء را به مردم ابلاغ کرد: [۲۸]
السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۳-۶۰۴.
[۲۹]
مجمع البیان، طبرسی ،ج۵، ص۴۶.
(انما النسی ء زیادة فی الکفر یضل به الذین کفروا یحلونه عاما و یحرمونه عاما لیواطؤا عدة ما حرم الله فیحلوا ما حرم الله زین لهم سوء اعمالهم و الله لا یهدی القوم الکافرین)؛ «جز این نیست که نسیء فزونی در کفر است که با آن، کافران گمراه میشوند؛ یک سال آن را حلال و سال دیگر را حرام میکنند تا به مقدار ماههایی که خداوند تحریم کرده، برسد (و عدد چهار ماه به پندارشان کامل گردد) و بدین ترتیب، آنچه را خدا حرام کرده، حلال شمرند. کارهای زشتشان در نظرشان زیبا جلوه داده شده و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمیکند». ۲ - اسلام ابوثمامهابوثمامه تا دوران خلافت خلیفه دوم زنده بود. [۳۱]
اخبار مکه، ج۱، ص۱۸۳.
منابع به مسلمان شدن و تاریخ وفاتش اشاره ندارند. تنها سهیلی قائل به مسلمان شدن اوست. او به گزارشی استناد میکند که حاکی از حضور ابوثمامه در مراسم حج در دوران خلافت عمر بن خطاب است.از گزارشها برمی آید که وی تا سال نهم ق. مشرک بوده است.بنا بر این، گویا گرویدن او به اسلام ، پس از فتح مکه بوده است.۳ - فهرست منابعاخبار مکه: الازرقی (م. ۲۴۸ق.) ، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق؛ الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.) ، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق؛ انساب الاشراف: البلاذری (م. ۲۷۹ق.) ، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق؛ البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.) ، بیروت، مکتبة المعارف؛ تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. ۳۱۰ق.) ، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. ۲۹۲ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق؛ تفسیر مقاتل بن سلیمان: مقاتل بن سلیمان (م. ۱۵۰ق.) ، به کوشش عبدالله محمود شحاته، بیروت، التاریخ العربی، ۱۴۲۳ق؛ التنبیه و الاشراف: المسعودی (م. ۳۴۵ق.) ، بیروت، دار صعب؛ جمهرة انساب العرب: ابن حزم (م. ۴۵۶ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ السیرة النبویه: ابن هشام (م. ۲۱۸ق.) ، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه؛ مجمع البیان: الطبرسی (م. ۵۴۸ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق؛ المحبر: ابن حبیب (م. ۲۴۵ق.) ، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده؛ المنتظم: ابن جوزی (م. ۵۹۷ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق. ۴ - پانویس
۵ - منبعدانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله«ابوثمامه کنانی». |